هر اجتماع انسانی برای دست‌یابی به اهداف مورد نظر خود نیازمند به مدیریت صحیح و سامانمند است. حتی کوچک‌ترین اجتماع بشری چنان چه به درستی مدیریت شود، می‌تواند توانایی‌های افراد خود را به بهترین شرایط برساند و روابط اعضای خود را بهبود بخشد.

دنیای پیشرفته‌ی عصر حاضر بیشترین اهتمام خود را به مدیریت و برنامه‌ریزی اختصاص می‌دهد و در هر فعالیت جمعی، بر اصل مدیریت منابع انسانی  تأکید می‌کند.

خانواده که مهم‌ترین واحد ساخت اجتماع انسانی و محبوب‌ترین ساختمان معنوی در اندیشه‌ی اسلامی است، بیش از هر اجتماع دیگر، نیازمند مدیریت صحیح و توانمند است. رشد و تکامل اعضای خانواده او موفقیت‌های ایشان در دست‌یابی به آرمان‌های الهی، در گرو سلامت و طهارت معنوی خانواده است.

خانواده‌ی سالم و شایسته، اعضای خود را با ایمان، درست‌کردار، با نشاط، پرامید و اثربخش می‌سازد.

مسئولیت مدیریت و سرپرستی، با آن که نیازمند توانایی‌های خاصی در مدیر است اما به خودی خود ارزش الهی انسان را افزون نمی‌سازد. مدیریت و سرپرستی، مسئولیت‌ها و دغدغه‌ها و زحمت‌های فراوانی را بر دوش مدیر می‌نهد و بازخواست دنیوی و اخروی او را سنگین می‌گرداند.

مدیر متعهد و دلسوز در هر اجتماع، در حقیقت برگزیده‌ای از آن اجتماع است که به آنان خدمت می‌کند و امور آنان را سامان می‌بخشد تا در سایه‌ی تلاش‌های دلسوزانه‌ی او، شرایط مناسب رشد برای اعضای آن اجتماع فراهم آید. بنابراین مدیران الهی هرگز خواهان مقام مدیریت و سرپرستی و رهبری نیستند؛ مگر آن که با آن مقام بتوانند حق و عدالت را بر پای دارند.

بنابراین سرپرستی و مدیریت خانواده به خودی خود فضیلت و شرافتی به ارمغان نمی‌آورد بلکه زحمت آفرین و مسئولیت‌زا است.

از نظر اسلام، ریاست و مدیریت باید همراه با محبت، مهربانی و دلسوزی باشد. مدیر، با انگیزه‌ی ایفای تعهد الهی و کسب رضای خداوند کمر به خدمت می‌بندد و خود را وقف دیگران می‌کند.

نحوه مدیریت

مدیریت به معنای حاکمیت و تسلط بی چون و چرا و بدون شرط نیست؛ مدیر باید اصول و ضوابطی را در مدیریت رعایت کند و مصلحت و منافع زیردستان را مورد نظر قرار دهد. مدیر در تمام شئون و ابعاد حیاتِ زیردستان حق دخالت ندارد. او تنها در حوزه و محدوده‌ای که در اختیار او قرار داده شده است، حق دخالت و مدیریت دارد.

افزون بر همه‌ی اینها مدیر و رئیس موظف است با افراد زیر مجموعه‌ی خود مشورت کرده و خواسته‌ها و نیازهای آنان را در نظر گیرد و از سوی دیگر برای افراد زیردست، حق اعتراض و اظهارنظر همواره باقی است.

مهم‌ترین ابعاد مدیریتی خانواده، تأمین هزینه‌های مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت و درمان، دفاع از خانواده در برابر حوادث و تعرّض دیگران و تنظیم روابط اجتماعی و خانوادگی اعضای
خانواده در جهت رشد و تعالی معنوی و اخلاقی آنان است. اسلام برای انجام مأموریت‌های فوق از میان زن و شوهر، مرد را انتخاب کرده است؛ زیرا توانایی انجام این مسئولیت در او وجود دارد.

مرد در انجام این وظیفه‌ی مهم اموری چند را می‌باید مورد توجه قرار دهد:

1. ریاست و سرپرستی خانواده باری سنگین است که کوتاهی و بی‌توجهی در انجام آن پیامدهای ناگوار دنیوی و اخروی در بردارد. مرد باید با تمام توان خود بکوشد تا این مهم را به خوبی انجام دهد؛

2. مدیریت در خانواده باید همراه با دلسوزی، محبت و مدارا با اعضای خانواده باشد. مرد حق زورگویی، ظلم و بی‌عدالتی را ندارد و در انجام این مسئولیت باید به خواسته و نظر اعضای خانواده به خصوص همسرش توجه کند و از استبداد رأی بپرهیزد:

3. محدوده‌ی سرپرستی خانواده شامل مدیریت امور اساسی و کلان خانواده است .بر این اساس مرد نمی‌تواند در جزئی‌ترین مسایل همسر و فرزندان دخالت کند. اسلام هرچند از نظر اخلاقی، توصیه‌های فراوانی به اطاعت زن از مرد کرده است؛ اما در برخی از امور همچون خروج از منزل، انتخاب محل سکونت و برآوردن خواسته‌های زناشویی، بر زن لازم و واجب است مدیریت مرد را بپذیرد.

بنابراین زن و مرد در امور جزئی وشخصی، سلیقه‌ها، علاقه‌ها، مسائل فرهنگی و فکری، کسب درآمد و مالکیت اموال و مصرف کردن اموال شخصی خود کاملاً آزادند؛ مشروط بر آن که با تکالیف الزامی آنان منافات نداشته باشد. مدیریت داخلی خانه و سامان‌دهی امور منزل را زن بر عهده دارد و مرد باید سلیقه و خواست همسرش را در نظر بگیرد؛

4. انجام امور خانواده همواره با همدلی و همراهی زن و شوهر و مشورت و تبادل نظر انجام می‌گیرد. مدیر خانواده باید بکوشد تصمیم‌گیری‌ها به دور از تعارض و تنش انجام گیرد. البته در جاهایی که اختلاف نظر پدید می‌آید تصمیم نهایی با مدیر خانواده است؛ هرچند در هر حال حق اعتراض برای اعضای خانواده محفوظ است؛

5. در سخنان پیامبر (صلّی ‌الله‌ علیه ‌و‌ آله) و پیشوایان معصوم توصیه‌های فراوانی درباره‌ی رعایت حریم و منزلت مدیر خانواده و اطاعت پذیری زن از شوهر آمده است.

پیامبر (صلّی ‌الله‌ علیه ‌و‌ آله) فرموده‌اند:

هیچ زنی نیست که از شوهرش پیروی کند و حق او را به جا آورد و خوبی‌های شوهرش را یادآور باشد و در حفظ پاکدامنی خویش و حفظ اموال شوهرش خیانت نکند مگر آن که در بهشت بین او و شهدا تنها یک درجه فاصله است.(1)

زن با اطاعت از شوهر بر استحکام خانواده می‌افزاید داده و مسئولیت پذیری مرد را بالا می‌برد. فرزندان در سایه‌ی پدری مقتدر و با عظمت و مورد احترام، بهتر تربیت شده و از انحراف‌ها، کمتر آسیب می‌بینند و در یک جمله، خانواده‌ای که مدیر آن احساس مقبولیت و توانایی داشته باشد، از مدیریت بهتر و کارآمدتری برخوردار خواهد بود؛

6. در مواردی که مرد در انجام وظایف خود به عنوان سرپرست و مسئول خانواده کوتاهی کند یا از موقعیت خود سوء استفاده کند و به همسر یا فرزندان ظلم کند، حق شکایت قانونی برای زن و فرزندان محفوظ و پابرجاست.

سوء خلق، بدرفتاری، انحراف اخلاقی، اعتیاد و مانند آن‌ها از سوی مرد افزون بر آن که عقوبت و مجازات اخروی را به دنبال دارد از جنبه‌ی دنیوی نیز قابل تعقیب و پیگیری است چنان چه مردی صلاحیت مدیریت خانواده را از دست بدهد یا از انجام وظایف خودش سرباز زند، قانون و قوه‌ی قضائیه درباره‌ی او تصمیم لازم را خواهند گرفت که از جمله‌ی این تصمیم‌ها سلب حق مدیریت از اوست؛

با توجه به آن چه درباره‌ی مدیریت خانواده گفته شد، به خوبی دانسته می‌شود که سرپرستی خانواده مسئولیتی است سنگین و حساس که ابعاد و شرایط فراوانی دارد و رعایت این شرایط نیازمند دانش و تقوای کافی در مرد است. آنچه در پایان درباره‌ی علت انتخاب مرد به عنوان سرپرست خانواده در اسلام می‌توان گفت، تفاوت‌های جسمی، روحی و روانی زن و مرد است.

مرد از نظر توانایی و تحمّل جسمی و قدرت مدیریت و ساماندهی امور کلان خانواده و قدرت تدبیر و برنامه‌ریزی، شایستگی بیشتری دارد. هم چنین تصمیم‌های مرد بیشتر عقلانی و با تأنّی و تأمل و با تأثیرپذیری کمتری از احساسات انجام می‌شود در حالی که زنان همراه با تصمیمات عقلانی، به طور معمول تأثیرپذیری بیشتری از احساسات خود دارند.

به تعبیر مفسّر بزرگ قرآن، استاد علامه طباطبایی، در حیات مردان جنبه‌های عقلانی و در حیات زنان جنبه‌های احساسی نمود بیشتری دارد.(2)
 
پی‌نوشت‌ها:
1- علی بن حسام الدین هندی، کنز العمال، ج 16، ص 410
2- ر.ک: سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج 4، ص 343
 
منبع: زن در خانواده، سیدجعفر حق شناس، با همکاری پژوهشکده باقرالعلوم (علیه ‌السلام)، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، شرکت چاپ و نشر بین الملل، چاپ اول، پاییز 1390.